در دنیای کنونی، دیالوگها و گفتگوهای اجتماعی به عنوان یکی از ارکان مهم توسعه و تغییرات اجتماعی مطرح هستند. اما چه زمانی این گفتگوها میتوانند به نتایج ملموس و اثرات مثبت در زندگی عمومی برسند؟
پرسش مهم این است که آیا میشود از پشت تریبونها پایین آمد و به میدان عمل وارد شد؟
آمارها نشان میدهد که سفره مردم متوسط به پایین جامعه به شدت کوچکتر شده و زندگی روزمره برای بسیاری از آنها به چالشی جدی تبدیل شده است.
در این شرایط، آیا فعالیتهای علمی و پژوهشی که تنها در محافل تخصصی و دانشگاهی دنبال میشوند، میتوانند به بهبود وضعیت معیشت مردم کمک کنند؟
بر اساس تجربه، تا زمانی که این فعالیتها نتایج عملی و ملموس نباشند، نمیتوانند تغییرات واقعی ایجاد کنند.
امروز زمان آن رسیده که نه فقط سخنان زیبای تئوری را در سمینارها و کنفرانسها بشنویم، بلکه از تئوری به عمل یعنی به میدان بیاییم.
متخصصین و پژوهشگران باید با دیدگاههای علمی خود به میادین اجتماعی ساختارشکنانه افتخار کنند و از تجربیات عینی و ملاحظات جامعهشناختی خود بهره ببرند.
این تنها راهی است که میتواند به حل مشکلات واقعی و در نتیجه، به سفره مردم نزدیکتر شود.
گفتگوهای اجتماعی باید کارآمد باشند و در شرایط کنونی، باید به نتایجی برسند که مستقیماً بر زندگی مردم تأثیر گذارند.
به عنوان مثال، در بحث اقتصادی، شاید لازم باشد که پیشنهادات و راهکارهایی ارائه دهیم که منجر به اشتغالزایی و کاهش هزینههای خانوارها شود.
اینجا است که اهمیت عملگرایی و همکاری بین صاحبنظران در مختلف حوزهها به وضوح نمایان میشود.
لازم است تا طرحها و ایدههای نوین معطوف به نیاز حال حاضر جامعه ارائه شود.
برای دستیابی به موفقیت در این مسیر، لازم است که گفتگوها و تحرکات اجتماعی به دور از فضاهای بسته علمی و آکادمیک، در جمعهای مردمی و خیابانی صورت بگیرد.